0
0

61 – تشریح نحوه جبران هزینه های ناشی از تورم در قراردادهای فاقد تعدیل

1709 بازدید

تشریح نحوه جبران هزینه های ناشی از تورم در قراردادهای فاقد تعدیل

مهمترین آیتمی که در یک قرارداد مشخص می شود ، تعیین میزان ریسک های وارده به طرفین قرارداد است.

و مهمترین ریسک، هزینه های مالی و نوسانات مربوطه در حین انجام تعهدات است.

در قراردادهای فاقد تعدیل، کارفرما در اسناد مناقصه از پیمانکار می خواهد که برای پیشنهاد قیمت، افزایش قیمت را در زمان قرارداد لحاظ کرده و یک پیشنهاد جامع مالی روی میز بگذارد.

در این حالت، پیمانکار افزایش قیمت را براساس شاخص های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موقعیت انجام قرارداد برآورد کرده و آن را ملاک پیشنهاد قرار می دهد.

حال اگر در کشوری مثل ایران، این پیش بینی قابل اتکا نباشد، ریسک پیمانکار بالا می رود و به تناسب آن نیز احتمال شکست پروژه، افزایش می یابد.

برای پوشش این ریسک، دو گزینه وجود دارد.

یا از قراردادهای این چنینی که معروف به پیمانهای فاقد تعدیل است پرهیز کنیم و یا تدابیری بیاندیشیم که خسارات واقع شده در این نوع قراردادها را برای پیمانکار جبران کنیم.

در این پست ویدئویی، به تشریح نحوه جبران هزینه های ناشی از تورم در قراردادهای فاقد تعدیل می پردازیم.

سازمان برنامه و بودجه به منظور جبران اثرات تورمی آیتم های مختلف در قراردادهای فاقد تعدیل، اقدام به صدور بخشنامه های متنوعی کرده است.

بعضی از این بخشنامه ها در طول زمان تغییراتی کرده و بعضی دیگر بواسطه حذف موضوعی آن نوع نوسان، لغو شده اند.

نمونه هایی از این بخشنامه ها را می توان در تصویر مشاهده کرد.

در ابتدا به سراغ بخشنامه ما به التفاوت نرخ سیمان و فولاد می رویم.

دامنه اصلی استفاده از این بخشنامه، قراردادهای سرجمع است.

از نظر قراردادی و طبیعتاً از نظر قانونی، طرف امضاء کننده این نوع قراردادها، متعهد به تکمیل فعالیت مربوطه در بازه زمانی و قیمتی مورد توافق می باشد. سازمان برنامه و بودجه، دستگاه های اجرایی را موظف کرده که برای استفاده از این نوع قرارداد، سه شرط اساسی را کنترل نمایند.

دلیل ذکر این سه شرط، کاهش ریسک شکست پروژه و متعاقباً کاهش ادعاهای پیمانکار خواهد بود.

اولین شرط، تأمین قطعی زمین و محل اجرای پروژه است.

دومین شرط، کامل بودن طرح و نقشه ها است و سومین شرط این است که حداقل 30% اعتبار هزینه کار در حساب دستگاه مناقضه گزار قبل از برگزاری مناقصه وجود داشته باشد و اعتبار لازم در بودجه سنواتی پیش بینی شده باشد.

البته در اصلاحاتی برای آیتم سوم، آسان سازی رخ داده است.

که این 30% می تواند بصورت نقدی و یا اوراق خزانه اسلامی با باز پرداخت دو یا سه ساله در نظر گرفته شود.

در طول زمان بخشنامه های متنوعی برای قراردادهای سرجمع از طرف سازمان بر نامه و بودجه ابلاغ شده است که با ابلاغ هر یک، بخشنامه قبلی لغو گردیده است.

همانگونه که در تصویر مشاهده می فرمایید، آخرین بخشنامه به تاریخ 1396 بر می گردد که البته دارای یک تفاوت اساسی با سایر بخشنامه ها است.

قبل از سال 96، به قراردادهای سرجمع هیچگونه تغییر قیمتی منطبق بر بخشنامه تعدیل، تعلق نمی گرفته است.

ولیکن دولت خیال خودش را راحت کرد و برای قراردادهای منعقده بعد از سال 96 نیز تعدیل در نظر گرفته و با صراحت اعلام کرده که می توان از ضوابط بخشنامه معروف 173073 جهت تعدیل استفاده کرد.

در بخشنامه های قبل از سال 96، ماده ای با شماره 7 با عنوان تعدیل آحاد بهاء وجود دارد. که اعلام می دارد به این نوع قراردادها بر اساس پیوست شماره 5 تعدیل تعلق می گیرد.

این نوع تعدیل معروف به محاسبه ما به التفاوت فولاد و سیمان است.

این تفاوت قیمت بر اساس فرمول نمایش داده شده در تصویر محاسبه می گردد.

آیتم P شامل بهای واحد نرخ فولاد یا سیمان طبق فاکتور ارائه شده مورد قبول از طرف پیمانکار یا نرخ های ابلاغی از طرف سازمان برنامه و بودجه در ماه متناظر ورود مصالح به کارگاه خواهد بود، البته هر کدام که کمتر باشد.

یکی از ملاک های تصمیم گیری برای این قیمت، ساختار بورس کالای ایران خواهد بود.

متناسب با آن، آیتم P0 بهای همین آیتم ها در ماهی است که پیشنهاد پیمانکار در آن ارائه شده است. دوستان عزیز، به ضریب 1.10 توجه داشته باشید.

این ضریب اعلام می کند که بطور معمول 10% افزایش متوسط قیمت سالیانه را باید پیمانکار در این نوع قراردادها لحاظ می کرده، ولی اگر قیمت بدلیل اتفاقاتی دارای افزایش بیشتر باشد، بایستی برای پیمانکار مطالبه ای ایجاد کند که این ادعا از طریق این فرمول بدست می آید.

ضریب دیگری که در این فرمول قابل توجه است، 1.14 می باشد که برای جبران کسور قانونی و سایر هزینه های پیمانکاری برای او لحاظ می شود.

در واقع، سازمان برنامه و بودجه اعلام می کند که با استفاده از این فرمول قسمتی از هزینه های بالاسری که تحت نوسان قیمت به پیمانکار فشاور آورده است را جبران می کند.

آیتم N مدت زمان سپری شده از تاریخ تسلیم پیشنهاد پیمانکار به تناسب سال بوده و آیتم T مقدار فولاد و یا سیمان مصرفی خواهد بود.

غیر از موضوع سیمان و فولاد، برای دو نوع مصالح انتخابی دیگرِ کارفرما نیز می توان از این فرمول استفاده کرد.

حال اینکه چه نوع مصالحی باشد یا از چه مکانیزمی استفاده گردد را کارفرما باید در اسناد مناقصه مشخص کند.

این دو نوع مصالح انتخابی می تواند از مصالحی باشد که از نظر نوع یکسان بوده و در یک گروه قرار می گیرند.

مثلاً نوع 1 گروه آجر فشاری و نوع 2 گروه شیشه ساده ملاک عمل قرار می گیرد.

در نقطه مقابل خدایی ناکرده این احتمال وجود دارد که فولاد و سیمان یا دو نوع مصالح انتخابی در کشور ما ارزان هم بشود.

در این حالت، قطعاً باید از این فرمول استفاده کرد و عدد حاصله را به حساب بدهکاری پیمانکار منظور نمود.

ولی سازمان برنامه و بودجه یک آوانس سخاوتمندانه برای پیمانکار در نظر گرفته و آن حذف ضریب 1.14 می باشد.

مروری خلاصه وار به دستورالعمل نحوه جبران آثار ناشی از افزایش قیمت ارز می پردازیم.

برای استفاده از این بخشنامه، شرایط 5گانه ای در قسمت ابتدای آن ذکر شده است.

مهمترین شرط، از بین این شروط آن است که پیمان بایستی فاقد تعدیل باشد، البته برای این مسأله 3 استثنا در مواد 5، 7 و 10 لحاظ شده است.

در ماده 5 اعلام می شود که می توان از این بخشنامه برای پیمانهای ریالی مشمول تعدیل که قسمت های خرید قرارداد فاقد تعدیل و ما به التفاوت بوده است، استفاده کرد.

در ماده 7، می گوید که اگر قرارداد شامل تعدیل باشد ولی از بخشنامه متداول 173073 استفاده نشده باشد، هر روشی که برای آن قرارداد جهت تعدیل در نظر گرفته شده باشد را می توان دور انداخت و از این دستورالعمل به جایگزین استفاده کرد.

نکته جذاب دیگری که شاید در جایی بدرد یک پیمانکار بخورد، ماده 10 این دستورالعمل می باشد.

در این ماده اشاره شده که می توان به پیشنهاد پیمانکار و موافقت کارفرما شاخص فصلی را جایگزین شاخص رشته ای کرد.

برای قراردادهایی که ملاک تعدیل شاخص رشته ای اعلام شده است. قاعدتاً این ماده به جهت تدقیق محاسبه تعدیل در نظر گفته شده است.

یادمان باشد که این بخشنامه ها در طول زمان ابلاغ شده و در هر بخشنامه محدوده زمانی مشخصی اعلام گردیده است.

بطور مثال در آخرین بخشنامه اعلامی، شرط استفاده از این بخشنامه را برای پیمانهایی جایز نموده است که زمان انعقاد آن بین تاریخ 31/4/97 لغایت31/3/99 باشد.

پس قاعدتاً برای قراردادهایی که در تاریخ دیگی منعقد شده باید به بخشنامه متناسب با آن تاریخ مراجعه کرد.

حال می رسیم به نحوه محاسبه، در این دستورالعمل دو روش الف و ب وجود دارد. روش الف معروف به تعیین تفاوت قیمت ارز و روش ب معروف به تعیین تعدیل نرخ پیمانها بر اثر تغییر قیمت ارز است.

مخاطب عزیز قبل از اینکه توضیحات خلاصه ای در مورد این دو روش بدهیم، باید بدانید که اکتفا به این فایل آموزشی برای محاسبه و نگارش صورت وضعیت جبرانی نادرست بوده و شما می توانید از فایل های آموزشی منتشره در وبسایت افرامیس که بصورت همه جانبه ای موضوع را بررسی کرده است، استفاده نمایید.

دامنه استفاده روش الف، در پیمانهای فاقد تعدیلی است که خرید مواد، قطعات، تجهیزات و خدمات موضوع قرارداد با سهم ارز-بری مستقیم خواهد بود.

در صورتیکه خرید بر عهده و به هزینه پیمانکار باشد و روش مورد تأیید کارفرما قرار گرفته باشد.

فرمول محاسبه در تصویر نمایش داده شده است.

در این فرمول C0 قیمت ارز مبنا در زمان پیشنهاد قیمت پیمانکار بوده و CI قیمت ارز در زمان انتقال به فروشنده خارج از کشور در نظر گرفته می شود.

آیتم R عبارتست از تعداد ماه سپری شده بین زمان پیشنهاد قیمت و زمان انتقال ارز.

در این فرمول باز ضریبی به عنوان جبران هزینه های مستقیم و غیر مستقیم پیمانکار شامل هزینه های ثبت سفارش و تبدیل نرخ ارز و انتقال اعتبار اسنادی و هزینه های کارگزاری مدنظر قرار گرفته است.

این عدد در طرح عمرانی برابر با 1.15 و در طرح های غیرعمرانی 1.20 خواهد بود.

اکنون می رسیم به فاکتور N، که در واقع اشاره دارد به میزان افزایش قیمت ارز برای یک ماه که از نظر دولت در زمان پیشنهاد قیمت قابل پیش بینی بوده است.

این اعداد به تفکیک سال در جدول شماره 1 ذکر شده است.

مثلاً برای سال 97 ضریب N، برابر 0.008 است.

یعنی فرد پیشنهاد دهنده قیمت بایستی برای هر ماه 0.8 درصد افزایش قیمت ارزش را لحاظ می کرده و افزون بر این عدد را از این فرمول و از دولت مطالبه کند.

و در نهایت آیتم P، معرف مبلغ ریالی ثبت سفارش شده یا ارز معامله شده به روش مورد تأیید کتبی کارفرما خواهد بود.

در روش ب، به پیمانهای فاقد تعدیلی می پردازد که پرداخت صورت وضعیت کارکرد، براساس فهارس بهای پایه یا فهرست بهای خاص مصوّب شورای عالی فنی صورت گیرد.

در این فرمول و در ابتدا ضریب آلفا I را محاسبه می کنیم.

سپس این ضریب را در مبلغ ناخالص کارکرد ضرب کرده و به عنوان مبلغ جبرانی و بصورت یک صورت حساب جداگانه تهیه و ارائه می نماییم.

در این فرمول، S0 معرف شاخص دوره پایه و SI شاخص دوره انجام کار است.

فاکتور B، مقدار تورم فرضی برای یک ماه است که بایستی پیمانکار بطور معمول در قیمت خود لحاظ می کرده است و آیتم Z، تعداد ماه های سپری شده بین S0 و SI خواهد بود.

با توجه به این فرمول، متوجه می شویم که اگر شاخص دوره انجام کار بیش از حد قابل پیش بینی رشد کند، ما به التفاوت این رشد قابل ادعا توسط پیمانکار خواهد بود.

و البته اگر با استناد به این فرمول به عدد منفی برسیم، هیچ عددی در بدهکاری پیمانکار ثبت نخواهند شد.

در نهایت، به این جمله اکتفا کنیم که دولت قصد دارد با صدور بخشنامه هایی ریسک پیمانکار را بدلیل تورم غیرقابل پیش بینی به صفر متمایل کند.

موضوع: قرارداد فاقد تعدیل

داستان کارگاهی

آقای مهندس علی نژاد، سرپرست کارگاه پیمانکار با بیش از بیست سال سابقه در پروژه های عمرانی، تا به حال هیچ وقت سرپرستی کارگاهی رو به عهده نداشته که اون پروژه بر اساس یک قرارداد سرجمع شکل گرفته باشد. همیشه به آقای مهندس صریح القلم، مدیرعامل شرکت، این انتقاد رو داشته که نباید وارد قراردادهای فاقد تعدیل شد. بدتر از اون اگه این قرارداد یک پیمان سرجمع و یا مترمربع زیربنا باشه.

در دفتر صریح القلم یک جلسه دو نفره بین رئیس کارگاه و مدیر عامل بر قرار است. علی نژاد در حال نوشیدن قهوه و در کمال احترام سعی می کنه به مدیر شرکتش یاد آوری کنه که اگر به حرفش گوش می دادند توی این گرداب فعلی نمی افتادند. علی نژاد میگه:

"آقای مهندس متأسفانه بر خلاف شرط اساسی قراردادهای سرجمع، نقشه ها و طرح پروژه کامل نیست و به دلایل مختف ما مجبور به عملیات دوباره کاری و توقف در پروژه شده ایم. در ضمن قرار بود این پروژه ظرف دو سال به پایان برسه ولی عدم تزریق مالی باعث شده حداقل یک سال دیگر به زمان اون اضافه بشه. به این دلیل که ما از قراردادهای فاقد تعدیل استفاده کردیم، بایستی به سراغ ما به التفاوت سیمان و فولاد در پروژه خودمان برویم و این موضوع تا اعلام قیمت قطعی نیز به صورت علی الحساب در وجه ما پرداخت میشه."

صریح القلم کامل به حرف های علی نژاد گوش کرد و بعد از اتمام کلامش, شروع به پاسخ کرد:

"اول باید بگم بر خلاف آنچه که شما مطرح می کنید، این نوع قراردادها بد هم نیست، چون ابزارهایی در این نوع قراردادها وجود داره که در قرارداد فهرست بهایی گنجانده نشده. در کجای قراردادهای مشابه، وجه التزام کارفرمایی، جریمه دیرکرد پرداخت و حتی حق خاتمه برای پیمانکار قرار گرفته! از این بهتر چی که از سال 96 شرایط تعدیل بر اساس بخشنامه تعدیل هم در داخلش گذاشتن."

علی نژاد ادامه بحث رو به صلاح نمی دونه چون اطلاعاتش در مورد قرارداد های سرجمع کم هست. ولی یک سؤال ذهنش رو مشغول کرده:

"آقای مهندس، آیا می تونیم علاوه بر استفاده از بخشنامه ما به التفاوت سیمان و فولاد، از بخشنامه جبران ارز هم استفاده کنیم؟"

تشریح نحوه جبران هزینه های ناشی از تورم در قراردادهای فاقد تعدیل

سازمان برنامه و بودجه به منظور جبران اثرات تورمی آیتم های مختلف در قراردادهای فاقد تعدیل، اقدام به صدور بخشنامه های متنوعی کرده:

1- بخشنامه مابه‌التفاوت نرخ سیمان و فولاد

2- دستورالعمل نحوه جبران آثار ناشی از افزایش قیمت ارز

3- دستورالعمل نحوه جبران آثار اصلاح قیمت حامل های انرژی با اعمال قانون هدفمندکردن یارانه ها

4- بخشنامه نحوه جبران افزایش نرخ بنزین در قراردادهای خدمات خودرویی

5- دستورالعمل نحوه محاسبه تفاوت بهای فلزات در کارهای فاقد تعدیل و مابه التفاوت

برخی از این بخشنامه ها به واسطه از بین رفتن شرایط آن زمان، بعدها لغو شده است.

یکی از معروف ترین بخشنامه ها، بخشنامه مابه‌التفاوت نرخ سیمان و فولاد است که استفاده اصلی آن در قراردادهای سرجمع منطبق بر پیوست 5 این نوع قراردادها می باشد. هرچند از سال 96 به بعد که تعدیل به این نوع قراردادها تعلق گرفت، دیگر در قراردادهای سرجمع قابل استفاده نمی باشد.

بخشنامه دیگری که مورد استفاده قرار می گیرد، دستورالعمل نحوه جبران آثار ناشی از افزایش قیمت ارز نام دارد.

در این بخشنامه به 4 نکته مهم اشاره شده:

– برای استفاده از این بخشنامه، پیمان بایستی فاقد هرگونه تعدیل نرخ و یا مابه التفاوت باشد.

ماده 5: در پیمان های ریالی مشمول تعدیل که قسمتهای خرید قرارداد، ریالی و فاقد تعدیل و مابه التفاوت باشد، این بخشنامه قابل استفاده است.

ماده 7: در صورتی که محاسبه تعدیل در یک قرارداد به روشی به غیر از بخشنامه متداول تعدیل باشد، بنا به پیشنهاد پیمانکار این بخشنامه جایگزین روش تعدیل و یا مابه التفاوت قیمت می گردد.

ماده 10: در پیمان های مشمول تعدیل که شاخص رشته ای برای تعدیل استفاده می شود، جایگزینی شاخص فصلی (گروهی ) به جای شاخص رشته ای به منظور تدقیق تعدیل، البته به پیشنهاد پیمانکار و با موافقت کارفرما، امکان پذیر است.

 

موضوع: قواعد نگارش قراردادی

یکی از مواد مهم هر موافقتنامه، ماده ای است که به ذکر اسناد تشکیل دهنده پیمان و اولویت بندی آنها می پردازد.

بطور معمول در قراردادهای احداث، سه سند ذیل، اجزای منفک نشده اسناد و مدارک پیمان هستند.

1- موافقتنامه: سندی که مشخصات اصلی پیمان، مانند مشخصات دو طرف، موضوع، مبلغ و مدت پیمان در آن بیان شده است.

2- شرایط عمومی پیمان: یک سری مندرجات و پیش نویس ها که درج آن در تمامی قراردادهای پیمانکاری و استناد به آنها ضروری است، شرایط عمومی پیمان نام دارد. همانطور که از نام آن پیداست این شرایط جنبه عام داشته و تمام قرارداد های پیمانکاری (بسته به سیستم های اجرای پروژه) را در برمی گیرد.

3- شرایط خصوصی پیمان: شرایط خصوصی پیمان بیانگر شرایط و توافقاتی است که فقط و فقط منحصر به اراده و توافق طرفین می باشد و اصولاً در هر قرارداد متفاوت خواهد بود که البته می تواند شامل پیوست ها و مشخصات خصوصی پیمان هم باشد.

به غیر از اسناد گفته شد مدارک دیگری، ضمیمه یک قرارداد می شود:

4- فهرست بهای منضم به پیمان: که مشخص کننده نحوه پرداخت بابت عملیات تعهد شده پیمانکار و قیمت واحد عملیات و یا منابع مصرفی می باشد.

5- برنامه زمان بندی کلی قرارداد: مشخص کننده زمان های اجرایی فازها و مراحل عملیات در تعهد پیمانکار به صورت کلی می باشد.

6- مشخصات فنی و کدها و استانداردهای مورد استفاده و نقشه های قرارداد

7- اسناد تکمیلی که حین اجرای کار و به منظور اجرای پیمان، به پیمانکار ابلاغ می‌شود یا بین طرفین پیمان مبادله می‌گردد نیز جزو اسناد و مدارک پیمان به شمار می‌آیند. این اسناد باید در چارچوب اسناد و مدارک پیمان تهیه شوند. این اسناد، ممکن است به‌صورت مشخصات فنی، نقشه، دستورکار و صورت‌جلسه باشند.

نکته مهمی که در نگارش این بند باید به آن توجه ویژه داشت، تعیین اولویت بندی مدارک و اسناد منضم به پیمان است.

این اولویت بندی بهتر است در سه قسمت مجزا تعیین گردد:

1- تناقض در شروط و مفاد قرارداد: قاعدتاً موافقتنامه بر سایر مدارک اولی می باشد ولی باید اولویت شرایط عمومی و شرایط خصوصی دقیقاً مشخص گردد.

2- تناقض در مشخصات فنی: باید مشخص گردد از بین نقشه ها و یا مستندات فنی و حتی استانداردهای مورد ارجاع، کدام یک در محل اختلاف دارای برتری می باشد.

3- تناقض در بهای کار: که معمولاً فهرست بهای منضم به پبمان بر تمامی اسناد دیگر دارای برتری است.

آیا این مطلب را می پسندید؟
اشتراک گذاری:

نظرات

0 نظر در مورد 61 – تشریح نحوه جبران هزینه های ناشی از تورم در قراردادهای فاقد تعدیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.