0
0

6 – چرا به پیمانکار توصیه می شود قبل از شروع عملیات پروژه، برنامه های اجرایی، کنترل کیفی و مدیریت ایمنی را تهیه و به تأیید کارفرما برساند؟

1578 بازدید

چرا به پیمانکار توصیه می شود قبل از شروع عملیات پروژه، برنامه های اجرایی، کنترل کیفی و مدیریت ایمنی را تهیه و به تأیید کارفرما برساند؟

در مورد موضوعی می خواهیم صحبت کنیم که به غیر از پیمانکارانی با سازمان بالغ، اکثرا از پذیرش آن فرار می کنند ولی نمی دانند ارایه چنین مدارک و اخذ تاییدیه از کارفرما چه ریسک های بزرگی در پروژه را می بلعد.

آگاهی به اهمیت این موضوع راهگشایی هم در پروژه های دولتی و هم پروژه های خصوصی است .

و از بعد زمانی قبل از انعقاد و حین انجام تعهدات و بعد از ختم پیمان ، دست آویزی مهم و برحسته در دعاوی پیمانکاران خواهد بود.

ملاک توضیحات تنها استناد به نشریه 4311 است و هدف مدیریت ریسک براساس ایجاد یک وحدت رویه و زبان مشترک بین طرفین قرارداد است.

در مورد موضوعی می خواهیم صحبت کنیم که به غیر از پیمانکارانی با سازمان بالغ ، اکثرا از پذیرش آن فرار می کنند ولی نمی دانند ارایه چنین مدارک و اخذ تاییدیه از کارفرما چه ریسک های بزرگی در پروژه را می بلعد.

آگاهی به اهمیت این موضوع  هم در پروژه های دولتی و هم پروژه های خصوصی راهگشا است و از بعد زمانی قبل از انعقاد و حین انجام تعهدات و بعد از ختم پیمان ، دست آویزی مهم و برحسته در دعاوی پیمانکاران خواهد بود.

ملاک توضیحات تنها استناد به نشریه 4311 است و هدف مدیریت ریسک بر اساس ایجاد یک وحدت رویه و زبان مشترک بین طرفین قرارداد است.

بیایید با تعاریف کلیدی از این سه واژه و حوزه شمول آن شروع کنیم.

پروسه اجرایی شامل سازمان و روش‌های اجرایی است که نشان از تعهدات پیمانکار مبنی بر استفاده از نیروی انسانی متبحر و ماشین‌آلات و تجهیزات مشخص شده را دارد و روش‌های اجرایی مبتنی بر تجارب گذشته و یا مستندات علمی‌و اجرایی پروژه‌های مشابه که بصورت درس آموخته نزد او است را اعلام می کند.

همان چیزی که فرق بین دوغ و دوشاب و یا پیمانکاران با گریدهای مختلف کاری است.

پلان کنترل کیفی که به زبانی ساده قانون و معیار تحویل محصولات میانی و انتهایی و متریال مورد استفاده را تعیین می کند.

پروسه و پلان اصول ایمنی و حفاظت فردی که شامل نحوه برخورد با انواع ریسک‌های مربوط به ایمنی و حفاظت فردی، قبل و هنگام و بعد از وقوع و کلیه آیین نامه‌های مرتبط و دستورالعمل‌ها در حوزه ایمنی، محیط زیست و سلامت است.

پس در پروسه اجرایی سه موضوع نیروی انسانی و ماشین آلات و تجهیزات و روش اجرایی بی طرفین قرارداد تفاهم می شود و در پلان کنترل کیفی وضعیت نظارت بر مراحل پروژه شامل مهندسی، تدارکات و خرید و اجرا اعلام گردیده و در پلان HSE و همانطور که از نامش پیداست به بررسی شرایط محیط بر پروژه شامل سلامت و ایمنی و محیط زیست و ریسک های مربوطه پرداخته می شود.

 

چرا به پیمانکار توصیه می شود قبل از شروع عملیات پروژه، برنامه های اجرایی، کنترل کیفی و مدیریت ایمنی را تهیه و به تأیید کارفرما برساند؟

 

یادمان باشد که اصل اساسی در قراردادها،  آوار کردن تمام مسیولیتهای اجرایی از طرف کارفرما بر سر پیمانکار خواهد بود که این اصل در بند الف ماده 18 به صراحت اعلام شده است.

در بند ب ماده 18 مشخص شده که ارایه پرسه اجرایی و اخذ تاییدیه از وظایف پیمانکار می باشد البته و متاسفانه هیچ اهرم فشاری برای پیمانکار در این بند نیست.

در بند د ماده 33 دست مهندس ناظر و مشاور و کارفرما را در کنترل کلیه مراحل اجرایی و تامین کالا بر اساس نقشه ها و مشخصات بازگذاشته ولی چون همیشه این اسناد فنی کامل نیست این خطر وجود دارد که از پیمانکار شرایط سخت گیرانه تری از آنچه او در قیمت لحاظ کرده انتظار رود.

وهمینطور بند ب ماده 21 این اختیار را به مهندس مشاور می دهد که در صورت عدم رعایت مسایل ایمنی ، دستور توقف بدهد ولی آیا نباید کنترل اعمال پیمانکار بر اساس یک پروسه تفاهم شده باشد؟

بنابراین هدف از تنظیم این پروسه ها و کسب تایید طرفین ایجاد یک زبان مشترک است و در کلامی ساده ایجاد یک تصمیم گیری مشترک و قابل پیش بینی در موقعیت های مشخص.  

این موضوع در مورد پروسه اجرایی، بدست آوردن دستورالعمل روش و امکانات اجرایی برای ساختن یک بستر تصمیم گیری درصورت بروز ریسک ها و حوادث غیر قابل پیش بینی خواهد بود بطور مثال درصورت استفاده از تکنولوژی خاص و یا متریال خاصی که بواسطه محدودیت هایی از دسترس خارج می شوند چه باید کرد؟

در مورد سند کنترل کیفی ، حصول یک تفاهم برای ساختار ثابت نظارتی در تحویل هرآنچه در تعهد پیمانکار است ملاک عمل می باشد.

این موضوع در مورد سند کنترل ایمنی هم صادق است که اهرم های توقف عملیات با دستور نظارت در چه محدوده هایی است و با صدور این دوسند از برخوردهای سلیقه ای در طول پروژه جلوگیری می شود و بازبان ساده معلوم میشه پیمانکار با خودش چند چند است.

پس در بررسی مدیریت ریسک های طرفین ، صدور پروسه اجرایی منجر به مدیریت ریسک های پیمانکار و متعاقب آن ادعاهایی که بواسطه تغییر شرایط برای او پیش آمده می گردد.

و در سند کنترل کیفی با تعیین و تفاهم بر سر چهار آیتم:

1-تعیین استانداردها

2- تعیین آزمایشات و مراحل زمانی مورد نیاز

3- افراد مسیول در تحویل و تایید کالا

4- پروسه زمانی تحویل و اطلاع رسانی و اخذ تاییدیه،

هزینه های بالاسری کارگاهی بطور دقیقی مشخص می گردد و باتعیین افراد و زمان های کنترلی ، احتمال ادعای نظارت بر کنترلهای ازدست رفته پایین می آید و در رابطه با سند کنترل ایمنی، محدوده نظارتی مشخص و بین طرفین نهایی می گردد و به تبع آن ریسک مشکلات غیرمترقبه بین طرفین قرارداد تقسیم می گردد.

به هرسو به خاطر داشته باشیم یکی از مدیریت هایی که معمولا در ساختار پیمانکاری مغفول می ماند مدیریت ذینفعان تاثیرگذار است و با صدور این اسناد این مدیریت به درستی رخ می دهد.

آیا این مطلب را می پسندید؟
اشتراک گذاری:

نظرات

0 نظر در مورد 6 – چرا به پیمانکار توصیه می شود قبل از شروع عملیات پروژه، برنامه های اجرایی، کنترل کیفی و مدیریت ایمنی را تهیه و به تأیید کارفرما برساند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.