مدیریت علمی Scientific management
ردیف واژگانی: 944
رسته واژگانی: مدیریتی
دسته بندی مرتبط : دانشنامه جامع مدیریت
تعریف در حد یک جمله :
مدیریت علمی که به عنوان تیلوریسم نیز شناخته می شود، فلسفه ای از مدیریت است که توسط فردریک وینسلو تیلور در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توسعه یافته است. هدف تیلور افزایش کارایی صنعتی از طریق تجزیه و تحلیل علمی وظایف و حرکات کارگران و سپس طراحی مجدد فرآیندها برای افزایش کارایی بود.
تشریح :
از نظر تیلور مدیریت علمی یعنی اینکه مدیر به جای تکیه بر شهود و حسابوکتاب سرانگشتی، واقعاً بر اساس شاخصهای عددی و قابلاندازهگیری کار کند و بکوشد تصویر شفافتری از کار ترسیم کرده و استانداردهای عملکرد را بهتر و دقیقتر تعریف کند. او همهٔ این حرفها را در سال ۱۹۱۱ در کتابی با عنوان اصول مدیریت علمی نوشت و منتشر کرد.
اصول اصلی مدیریت علمی تیلور عبارتند از:
مطالعه علمی: استفاده از روش های علمی برای مطالعه وظایف و حرکات کارگران به منظور تعیین بهترین روش برای انجام آنها.
انتخاب علمی کارگران: انتخاب کارگرانی که از نظر جسمی و ذهنی برای انجام وظایف خاص مناسب تر هستند.
آموزش علمی کارگران: آموزش کارگران برای انجام وظایف خود به روشی که توسط مطالعه علمی تعیین شده است.
کنترل علمی کار: نظارت بر کارگران برای اطمینان از اینکه آنها وظایف خود را به روشی که توسط مطالعه علمی تعیین شده است انجام می دهند.
همکاری بین مدیریت و کارگران: ایجاد همکاری بین مدیریت و کارگران برای رسیدن به اهداف مشترک.
کاربرد :
1. افزایش بهرهوری:
او با استفاده از روشهای علمی برای مطالعه وظایف و حرکات کارگران، توانست روشهای کارآمدتری برای انجام وظایف مختلف طراحی کند.
این امر منجر به افزایش قابل توجهی در تولید در بسیاری از صنایع شد.
2. کاهش هزینهها:
این امر از طریق عواملی مانند کاهش ضایعات، استفاده کارآمدتر از مواد و تجهیزات و نیاز به نیروی کار کمتر حاصل میشود.
3. بهبود کیفیت:
با تمرکز بر روشهای کارآمدتر و استانداردسازی فرآیندها، مدیریت علمی تیلور میتواند به بهبود کیفیت محصولات و خدمات کمک کند.
4. ایجاد نظم و انضباط:
این امر از طریق تعریف وظایف و مسئولیتهای مشخص برای کارکنان، ایجاد سیستمهای پاداش و تنبیه و نظارت بر عملکرد آنها حاصل میشود.
5. آموزش و توسعه:
تیلور معتقد بود که کارکنان باید برای انجام وظایف خود به روشی که توسط مطالعه علمی تعیین شده است، آموزش ببینند.
این امر به ایجاد یک نیروی کار ماهر و کارآمد کمک میکند.
6. حل مسئله:
مدیریت علمی تیلور از رویکردی مبتنی بر داده برای حل مسئله استفاده میکند.
این امر شامل جمعآوری اطلاعات در مورد یک مشکل، تجزیه و تحلیل دادهها و سپس ایجاد راهحلهایی برای حل مشکل است.
7. برنامه ریزی و کنترل:
مدیریت علمی تیلور شامل برنامهریزی دقیق وظایف و کنترل عملکرد کارکنان برای اطمینان از اینکه آنها طبق برنامه کار میکنند، میباشد.
8. استانداردسازی:
تیلور بر استانداردسازی فرآیندها، ابزارها و مواد تأکید داشت.
این امر به افزایش کارایی و کاهش ناهماهنگی کمک میکند.
9. انگیزش:
مدیریت علمی تیلور از سیستمهای پاداش و تنبیه برای انگیزه دادن به کارکنان برای کار بیشتر و بهتر استفاده میکند.
10. مدیریت زمان:
تیلور بر اهمیت مدیریت زمان تأکید داشت و معتقد بود که کارکنان باید از زمان خود به طور کارآمد استفاده کنند.
پیشگامان و نظریه پردازان :
فردریک وینسلو تیلور
منابع :
اصول مدیریت اثر فردریک وینسلو تیلور (1911)
مدیریت از طریق انگیزه و پاداش اثر هوارد بی. رابینز (1992)
مدیریت علمی اثر Daniel Wren (1994)
The Taylor System: A New History اثر Daniel Nelson (2000)
Frederick Winslow Taylor and the Rise of Scientific Management اثر Kimberley A. Walton (2001)