0
0

سفارش طراحی داشبورد مدیریتی

درخواست داشبورد مدیریتی

شاخص‌های کلیدی عملكرد (Key Performance Indicators)، معیارهای اندازه‌گیری مالی یا غیر مالی هستند كه به منظور تعیین كیفیت اهداف و انعكاس عملكرد استراتژیك یك سازمان بكار برده می‌شوند.

این شاخص‌ها به منظور ارزیابی موقعیت كنونی شركت و تعیین راه كارهای مناسب برای  هوشمند كردن كسب و كار استفاده می‌شوند.

فعالیت مراقبت و بازبینی شاخص‌های کلیدی عملكرد در طول زمان به عنوان یك موضوع شناخته شده در مراقبت از فعالیت كسب و كار شرکت‌ها مطرح می‌باشد.

بر اساس نوع و استراتژی سازمان‌ها شاخص‌های کلیدی عملكرد با یكدیگر متفاوت هستند.

شاخص‌های کلیدی عملكرد به اندازه‌گیری میزان پیشرفت سازمان در جهت اهداف تعیین شده كمك می‌کنند، ولیكن برای اندازه گیری فعالیت‌های  مبتنی بر دانش مشكل دارند.

به عنوان مثال افزایش درآمد توسط هر فروشنده یا افزایش درصد سود خالص حاصل از پروژه می تواند بعنوان شاخص کلیدی عملکرد تعیین شود.

نمونه داشبورد مدیریتی

 

1.هوشمندی در كسب و كار

 هوشمندی در كسب و كار یا به عبارت دیگر هوش تجاری (Business Intelligence) عبارت است از فناوری ها و استراتژی های یک كسب و كار  برای پایش وضعیت شاخص های کلیدی عملکرد از طریق جمع آوری و تحلیل داده های جاری در سیستم سازمانی.

به عبارت دیگر یک سازمان روش ها و ابزارهایی برای جمع آوری داده های خام از درون سیستم خود بکار گرفته و سپس با تحلیل آنها به مقادیر صحیح از شاخص های کلیدی عملکرد دست می یابد تا بتواند به سطح بالاتری از عملکرد دست پیدا کند.  

 سیستم هوشمندی در كسب و كار به مدیران كمك می‌کند تا دانش گسترده‌تری از عوامل مؤثر در عملیات شركت مانند معیارهای اندازه‌گیری فروش، تولید و عملیات داخلی را در اختیار داشته باشند، همچنین آن‌ها می‌توانند به اتخاذ تصمیم‌های تجاری بهتر كمك نمایند.

 

1-1.كاربرد هوش تجاری ( BI)

 سیستم‌های كاربردی هوشمندی در كسب و كار و فن آوری ها  سازمان‌ها را قادر می‌سازند تا:

  • با آگاهی بیشتری تصمیم گیری نموده  و  مزیت رقابتی را برای سازمان ایجاد نمایند. به عنوان مثال، یك سازمان با استفاده از سیستم‌های هوشمندی در كسب و كار و فن آوری ها اطلاعات و شاخص‌های  محیط پیرامون را مقایسه نموده  و همچنین آینده روند كارها را در زمینه فعالیت خودشان پیش بینی كنند.
  • با افزایش  دقت و كیفیت داده‌ها، مدیران را قادر می‌سازند تا موقعیت شركت  را در مقایسه با رقبایشان بهتر درك نمایند.
  • به شرکت‌ها  كمك می‌کنند تا روند تغییرات را در بازار سهام، تغییرات در رفتار مشتریان  و الگوهای مصرف، اولویت‌های مشتریان، توانایی‌های شركت و نهایتاً  وضعیت شركت را تجزیه و تحلیل كنند. همچنین این سیستم‌ها به تحلیل‌گران و مدیران برای تنظیم پاسخ به روند تغییرات نیز كمك می‌نماید.
  • به شرکت‌ها كمك می‌کنند تا ثبات و پایداری بیشتری را ایجاد كنند و فرآیند تصمیم گیری مبتنی بر داده‌ها  كه نتایج بهتری دارد را جایگزین تصمیم گیری بر مبنای حدس و گمان در فعالیت‌های تجاری نمایند.
  • ارتباط بین واحدها را افزایش داده، فعالیت‌ها را هماهنگ می‌کند و شرکت‌ها را برای پاسخ سریع‌تر به تغییرات تجهیز می‌نماید.
  • شرکت‌ها را  قادر می‌سازد تا اطلاعاتی در مورد روند فعالیت‌ها در بازار را جمع‌آوری كنند و تغییر در تولیدات یا خدمات مورد انتظار مشتریان را پیش بینی نمایند.
  • به مدیران كمك می‌کند تا از فعالیت‌های شركت رقیب اطلاع كسب كرده و بهتر آگاه و مطلع شوند.
  • می‌توانند در به اشتراك گذاری  اطلاعات استراتژیك انتخاب شده با شركا كمك كنند. به طور مثال، برخی از شرکت‌ها از سیستم‌های هوشمندی در كسب و كار برای به اشتراك گذاری اطلاعات  با تأمین كنندگان نیز استفاده می‌كنند. (مانند، میزان موجودی‌ها، معیارهای اندازه‌گیری عملكرد و اطلاعات زنجیره تأمین).
  • این سیستم‌ها می‌توانند به گونه‌ای طراحی شوند كه با ایجاد اطلاعاتی در مورد موقعیت روند اقتصاد، عوامل تعیین كننده بازار یا با اطلاعات كامل در مورد فعالیت‌های داخلی  شركت، مدیران را   آماده تر کنند.

1-2.تکنولوژی‌های هوشمندی در كسب و كار

  برای كاركرد موثر سیستم‌های BI، باید سیستم‌های مكانیزه مطمئنی وجود داشته باشند تا بتوان بر اساس سطوح مختلف سازمانی دسترسی به انبار داده‌ها (Data Warehouse) را بر اساس سطح  استفاده کنندگان یعنی كارمند، مدیر یا مدیر اجرایی تعیین گردد.

بعلاوه، این سیستم‌ها نیاز به ظرفیت كافی برای اطلاعات و برنامه‌ای برای ذخیره و نگهداری داده‌ها دارند.

نرم افزارهایی كه توسط تحلیل گران هوشمندی در كسب و كار  تولید می‌شود امكان جمع آوری و تجزیه و تحلیل حجم زیادی از داده های بدون ساختار مانند، معیارهای اندازه‌گیری تولید و تهیه گزارش‌هایی مانند آمارهای فروش، گزارش از خدمات ارائه شده و تعداد مشتریان انصراف داده  را، فراهم می‌نمایند.

هر كدام از شرکت‌های ارائه كننده خدمات هوشمندی در كسب و كار به طور معمول سیستم‌های متفاوت و خاص خود را تولید می‌کند.

سیستم‌های كاربردی هوشمندی در كسب و كار شامل یك سری از ابزارها می شوند.

برخی از این سیستم‌های كاربردی به منظور تحلیل عملكردها، پروژه‌ها، یا عملیات داخلی مانند، مراقبت از فعالیت‌های كسب و كار، مدیریت عملكرد، ارزیابی، برنامه‌ریزی، مهندسی مجدد فرآیندها، تجزیه و تحلیل رقبا، سیستم گزارش مدیریت، سیستم‌های اطلاعات اجرایی ( EIS)، مدیریت زنجیر تأمین كنندگان، مدیریت زنجیر تقاضا و ابزار مالی و بودجه می‌باشد.

 

2.شرح خدمات

افرامیس با بکارگیری بهترین و قدرتمندترین ابزار شناخته شده هوشمندسازی کسب و کار یعنی بستر مایکروسافت، اقدام به ارائه خدمات هوش تجاری بصورت کاملا تخصصی، حرفه ای، کوتاه مدت و با صرفه ريالی نموده است.

مراحل ارائه خدمات در افرامیس به شرح زیر است:

2-1.فاز اول: شناخت وضع موجود كسب و كار و شناسایی شاخص‌های كلیدی عملكرد

 

این مرحله شامل یك شناخت و تحلیل كلان از حوزه كسب و كار سازمان می‌شود كه این مقصود با مشاركت مدیران و تصمیم­ گیران، كارشناسان و تصمیم‌سازان سازمان هدف انجام می‌پذیرد.

هدف از این مرحله شناسایی تحلیلی كسب و كار شرکت هدف  در وضعیت موجود به‌منظور آشنایی و استخراج ویژگی‌های مورد نیاز برای تجزیه، تحلیل و استقرار BI است.

عمده فعالیت‌های این بخش شامل برقراری جلسات با مدیران و نخبگان كسب و كار در سازمان و مستندسازی كلیه جلسات است.

پس از مرحله شناخت اولیه، مرحله شناسایی KPIهای سازمان به منظور شناخت هر چه بهتر اهداف و معیارهای سنجش كارایی سازمان می‌باشد.

لزوم شناسایی KPIها امری بدیهی و البته ضروری است که عموما توسط طراحان و مجریان سیستم های هوش تجاری بدلیل عدم شناخت کافی از گستره کسب و کارها مغفول می ماند و همین موضوع می تواند زمینه سازی اصلی عدم اثربخشی فعالیت های هوشمندسازی کسب و کار در سازمان ها باشد.

افرامیس با شناخت حاصل از سال ها تجربه مشاوره و اجرا در حوزه های مختلف کسب و کار ، این مهم را یکی از نقاط قوت اصلی خود، غیر از شناخت ابزارهای نرم افزاری پیاده سازی می داند.

این ملاك ها معمولاً در هر كسب و كار تعریف شده و شناخته شده هستند و برخی از آنها در مصاحبه با كارشناسان كسب و كار به تیم ارائه می­ شوند.

پاره‌ای دیگر نیز بر اساس درك تیم كسب و كار و كارشناسان تحلیلگر این تیم استخراج و با نظر كارفرما نهایی می‌گردند.

2.2فاز دوم: برنامه ­ریزی هوش تجاری

در این مرحله با توجه به راهکار ارائه شده برای هوش تجاری، اقدام به بررسی شکاف میان وضع کنونی سازمان و وضع مطلوب هوش تجاری در سازمان صورت خواهد گرفت که در نهایت، برنامه بلند مدت سازمان در جهت هوش تجاری تهیه خواهد شد که مسیر راه سازمان برای رسیدن به سطح بلوغ کامل در زمینه هوش تجاری را مشخص می­ کند.

2-3.فاز سوم: پیاده سازی هوش تجاری (BI)

مراحل انجام این فاز به شرح زیر می‌باشد که پس از انجام فاز دوم به تفصیل ارائه خواهد شد:

  1. طرح‌ریزی
  2. تحلیل كسب و كار
  3. طراحی
  4. ساخت
  5. نصب و استقرار

 همچنین مستندات خروجی مراحل مختلف پروژه در جدول زیر قابل مشاهده است:

مراحل

گام ها

مستندات خروجی

طرح ریزی و تحلیل

شناخت وضع موجود كسب وكار

سند تحلیل و طرح­ریزی

شناسایی وضع موجود فناوری

برنامه ریزی پروژه

تعریف نیازمندیهای پروژه

تحلیل داده

‌طراحی

طراحی پایگاه داده تحلیلی

سند طراحی

طراحی ETL

ساخت

توسعه ETL

سند نگهداشت شامل :

  • برنامه تست
  • راهنمای كاربر
  •  راهنمای مدیریت سیستم

توسعه كاربرد (Dashboard)

نصب و استقرار

پیاده ­سازی

درخواست داشبورد مدیریتی
به منظور درخواست ارائه پیشنهاد و یا پیاده سازی سیستم هوش تجاری خواهشمند است فرم زیر را تکمیل نمایید: