اصلی‌ترین دلیل انعقـاد یک قرارداد در پروژه‌هـای احداث، انتقال مدیریت ریسک از طرف کارفـرما به پیمانکار است. با ثبت کلیه ریسک‌هـای محتمل در یک قرارداد، بایستـی برنامه رویارویی و مدیریت یک تعییـن شده و مواردی که راهکار مدیریت آن‌ها انتقـال به پیمـانکار است مشخـص و ضبط شود.

همچنیـن با توجه به توانایی سازمـان کارفرمـا، ویژگی‌های استراتژیک و طرح تجـاری تعریف شده برای بهـره‌برداری پروژه و ریسک‌های تعریف شده در گام قبل، بایستی سیستم تحویل پروژه و عوامل دخیل در نایل شدن به اهداف غایی پروژه و نحوه پرداخت به ارکان پروژه بابت انجام تعهدات، مشخص و ثبت گردد.

تمامی این موارد در قالب و یا اصطلاحا ظرفی به نام “قرارداد” گنجانده می‌شود. برای حصول به ساختـار مناسب چه در ساختارهای دولتی و چه در ساختـارهای خصوصی بایستـی این قرارداد دارای انطباق و تبعیت از قوانین بالادستی یا حاکمه کشـور از طرفی و مقررات جاری یا بخشنامه‌هـا و آیین‌نامه‌ها از طرف دیگر باشد.

بنابراین برای اینـکه از قرارداد به عنوان یک شمشیر دولبه بهترین نوع استفاده را کنیم که به عاملی برای حصول ساختار برد-برد طرفین قرارداد بدل گردد، در این کتاب (و مکمل آن) به بررسی کلیه الزامات پرداخته شده است.