ادغام عمودی Vertical integration
ردیف واژگانی: 1824
رسته واژگانی: مدیریتی
دسته بندی مرتبط : دانشنامه جامع مدیریت
تعریف در حد یک جمله :
ادغام عمودی(Vertical integration) یک ترتیب تجاری است که در آن یک شرکت مراحل مختلف در طول زنجیره تامین را کنترل می کند. این شرکت به جای تکیه بر تامین کنندگان خارجی، تلاش می کند تا فرآیندهای تولید را در داخل خود وارد کند.
تشریح :
ادغام عمودی میزانی است که یک سازمان ورودی ها و توزیع محصولات و خدمات خود را کنترل می کند. دو نوع ادغام عمودی وجود دارد:
ادغام به عقب و ادغام رو به جلو
کنترل یک شرکت بر نهاده ها یا منابع خود به عنوان ادغام به عقب شناخته می شود. کنترل یک شرکت بر توزیع آن به عنوانادغام به آینده شناخته می شود.
ادغام عمودی با استفاده از مدل زنجیره ارزش مایکل پورتر(Michael Porter) به بهترین شکل قابل درک است. ادغام عمودی به درجه یکپارچگی بین زنجیره ارزش یک شرکت و زنجیره ارزش تامین کنندگان و توزیع کنندگان آن اشاره دارد.
ادغام عمودی کامل زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت زنجیره ارزش تامین کننده یا کانال توزیع را در زنجیره ارزش خود بگنجاند. این معمولاً یا با خرید تأمینکننده یا توزیعکننده توسط یک شرکت که حال گسترش فعالیت های خود است. گسترش عملیات به معنای انجام فعالیت هایی است که به طور سنتی توسط تامین کنندگان یا توزیع کنندگان انجام می شود.
نمونه ای از ادغام عمودی را می توان در صنعت هواپیمایی یافت. خطوط هوایی با ایفای نقش سنتی آژانس های مسافرتی به ادغام رو به جلو دست یافته اند. به همین ترتیب، با ایفای نقش تامین کنندگانی مانند تعمیر و نگهداری هواپیما و پذیرایی در حین پرواز، خطوط هوایی یکپارچه شده اند. به طور مشابه؛ شرکت های پالایشگاهی به طور سنتی مالک کانال های توزیع نفت خود مانند پمپ بنزین ها هستند.
منشاء ادغام عمودی:
دلایل استراتژیک برای انتخاب استراتژی یکپارچگی عمودی در طول سال ها تغییر کرده است. در طول قرن نوزدهم، شرکت ها از یکپارچگی عمودی برای دستیابی به صرفه جویی در مقیاس استفاده کردند. در اواسط قرن بیستم، ادغام عمودی برای اطمینان از عرضه ثابت ورودیهای حیاتی مورد استفاده قرار گرفت. در برخی موارد، تئوری اقتصاد هزینه مبادله برای ادغام به عقب یا ادغام رو به جلو، به عنوان ابزاری برای کاهش هزینه کل به کار گرفته شد، یعنی برای یک شرکت، ایفای نقش تأمینکننده و توزیعکننده ارزانتر از صرف زمان و هزینه بود.
متعاقباً در اواخر قرن بیستم، رقابت در بیشتر صنایع تشدید شد. تجدید ساختار شرکتی با کاهش سطوح ادغام عمودی در شرکت های بزرگ منجر به فروپاشی عمودی شد.
تصمیم گیری در مورد ادغام عمودی معمولاً در زمینه های زیر اتخاذ می شود:
در فرآیند توسعه استراتژی، یکپارچگی عمودی ممکن است به عنوان یک انتخاب استراتژیک در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، اگر تامین کنندگان بسیار قدرتمند هستند، یک راه حل برای این تهدید، خرید تعدادی از آنها است.
هنگامی که پویایی صنعت را تجزیه و تحلیل می کنید، با استفاده از مدل پنج نیروی پورتر، ادغام عمودی اقدامی برای کاهش قدرت چانه زنی تامین کنندگان و مشتریان است. ادغام عمودی ممکن است راهی برای کاهش هزینه های تراکنش باشد.
هنگام تصمیم گیری در مورد ادغام عمودی و تا چه حد، باید موارد زیر را در نظر بگیرید:
1. وجود اقتصاد حوزه، که کنترل ورودی ها و خروجی ها را برای یک شرکت ارزان تر می کند؟
2. آیا عوامل خارجی بازار وجود دارد که کنترل ورودی ها و خروجی ها را برای یک شرکت کارآمدتر کند؟
3. آیا نیاز به پیگیری قدرت انحصاری وجود دارد؟
محدودیت های یکپارچه سازی عمودی:
چیزی به نام شرکت کاملا یکپارچه یا کاملا غیر یکپارچه وجود ندارد. بنابراین موضوع انتخاب بین این دو گزینه قطبی نیست. بلکه موضوع انتخاب درجه بهینه ادغام عمودی است. درجه یکپارچگی عمودی را به سختی می توان از طریق روش های کمی تعیین کرد.
در حالی که یکپارچگی عمودی ممکن است یک سردرد را حل کند، شرکت ممکن است به خوبی چندین سردرد دیگر را به دست آورد. صلاحیت اصلی را مقایسه کنید. ایجاد تعادل بین بار و ظرفیت بین فعالیت های قدیمی و جدید ممکن است دشوار باشد.
کاربرد:
صرفه جویی در مقیاس
کاهش تهدید از سوی تامین کنندگان و/یا مشتریان قدرتمند
درجه بالاتری از کنترل بر کل زنجیره ارزش
پیشگامان و نظریه پردازان :
Alfred Chandler
Adam Smith
Joseph Stigler
منابع :
“Markets and Hierarchies: Analysis and Antitrust Implications” / Oliver E. Williamson
“The Theory of the Growth of the Firm” / Edith Penrose
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.