برنامه ریزی غیر متمرکز Decentralized planning
ردیف واژگانی1663
رسته واژگانی: فنی
دسته بندی مرتبط دایره المعارف حقوق مهندسی
تعریف واژه
برنامه ریزی ممکن است در زمینه های هدف گذاری، سیاست گذاری و اجرا، غیر متمرکز باشد. یعنی مقام های مسئول نواحی و یا استانها در تعیین اهداف، استراتژیها، سیاستها، تخصیص منابع و یا در اجرای برنامه به درجات مختلف و به طرق گوناگون مشارکت داشته باشند. عدم تمرکز تا حدود زیادی متأثر ازنظام حاکم، نظام برنامه ریزی، قانون اساسی و سایر قوانین هر کشور است و تا حدودی نیز به توان تخصصی و اجرایی نواحی و استانها بستگی دارد.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.