زنجیره ارزش Value chain
ردیف واژگانی: 952
رسته واژگانی: مدیریتی
دسته بندی مرتبط : دانشنامه جامع مدیریت
تعریف در حد یک جمله :
چارچوب زنجیره ارزش (Value Chain) مایکل پورتر(Michael Porter) مدلی است که به تجزیه و تحلیل فعالیت های خاصی کمک می کند که از طریق آن شرکت ها می توانند ارزش و مزیت رقابتی ایجاد کنند.
تشریح :
زنجیره ارزش(Value chain) مجموعه عملیاتی است که در یک صنعت بهصورت زنجیر گونه انجام میگیرد تا به خلق ارزش منجر شود.
فعالیت های اولیه:
لجستیک ورودی: شامل دریافت، ذخیره سازی، کنترل موجودی، برنامه ریزی حمل و نقل.
عملیات: شامل ماشینکاری، بستهبندی، مونتاژ، نگهداری تجهیزات، آزمایش و سایر فعالیتهای ارزشآفرینی است که ورودیها را به محصول نهایی تبدیل میکند.
لجستیک خروجی: فعالیت های مورد نیاز برای دریافت محصول نهایی به مشتریان: انبارداری، انجام سفارش، حمل و نقل، مدیریت توزیع.
بازاریابی و فروش: فعالیت های مرتبط با ترغیب خریداران به خرید محصول، از جمله: انتخاب کانال، تبلیغات، تبلیغات فروش، قیمت گذاری، مدیریت فروش مجدد و غیره.
سرویس: فعالیت هایی که ارزش محصول را حفظ و افزایش می دهد، از جمله: پشتیبانی مشتری، خدمات تعمیر، نصب، آموزش، مدیریت قطعات یدکی، ارتقاء و غیره.
فعالیت های پشتیبانی (عملکرد کارکنان)
تدارکات: تهیه مواد اولیه، خدمات، قطعات یدکی، ساختمان، ماشین آلات و غیره.
پیشرفت تکنولوژی: شامل توسعه فناوری برای پشتیبانی از فعالیت های VC می شود. مانند: تحقیق و توسعه، اتوماسیون فرآیند، طراحی، بازپس گیری و مدیران
مدیریت منابع انسانی: فعالیت های مرتبط با استخدام، توسعه (آموزش)، حفظ و جبران خدمات کارکنان
زیرساخت های شرکت: شامل مدیریت عمومی، مدیریت برنامه ریزی، حقوقی، مالی، حسابداری، امور عمومی، مدیریت کیفیت و غیره است.
ایجاد مزیت هزینه بر اساس (VC)
یک شرکت ممکن است مزیت هزینه ایجاد کند:
با کاهش هزینه فعالیت های فردی VC، یا با پیکربندی مجدد VC.
توجه داشته باشید که با کاهش هزینه های فعالیت های اولیه و همچنین با کاهش هزینه های فعالیت های پشتیبانی می توان مزیت هزینه ای ایجاد کرد. اخیراً شرکت های زیادی وجود داشته اند که با استفاده هوشمندانه از فناوری اطلاعات به مزیت هزینه دست یافته اند. هنگامی که VC تعریف شد، می توان با تخصیص هزینه ها به فعالیت های VC، تجزیه و تحلیل هزینه را انجام داد.
ویلیام پورتر(William Sydney Porter) 10 محرک هزینه مرتبط با فعالیت های زنجیره ارزش را شناسایی کرد:
1. صرفه جویی در مقیاس های مختلف
2. یادگیری
3. استفاده از ظرفیت
4. پیوند بین فعالیت ها
5. روابط متقابل بین واحدهای تجاری
6. درجه یکپارچگی عمودی
7. زمان ورود به بازار
8. سیاست هزینه یا تمایز شرکت
9. موقعیت جغرافیایی
10. عوامل نهادی (قانونی، فعالیت اتحادیه، مالیات و…)
یک شرکت با کنترل بهتر این محرک ها نسبت به رقبای خود، مزیت هزینه ای را ایجاد می کند. مزیت هزینه را نیز می توان با “تنظیم مجدد” VC دنبال کرد. “تنظیم مجدد” به معنای تغییرات ساختاری مانند: فرآیند تولید جدید، کانال های توزیع جدید یا رویکرد فروش متفاوت.
بطور کلی ایجاد مزیت رقابتی نیز به میزان کارآمدی شرکت و مدیریت شما بستگی دارد
کاربرد :
ایجاد مزیت رقابتی
افزایش بهره وری
درک موقعیت کسب و کار نسب به رقبا
پیشگامان و نظریه پردازان :
Michael E, Porter
منابع :
Competitive Advantage /Michael E, Porter
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.