ماتریس بازتعریف Reframing Matrix

ماتریس بازتعریف Reframing Matrix

ردیف واژگانی: 931

رسته واژگانی: مدیریتی

دسته بندی مرتبط : دانشنامه جامع مدیریت 

تعریف در حد یک جمله :

تکنیک ماتریس بازتعریف (به انگلیسی: Reframing Matrix) ابزاری خلاقانه و قدرتمند برای حل مسئله و تصمیم گیری است که به شما کمک می کند تا به یک موضوع یا مسئله از زوایای مختلف نگاه کنید و راه حل های جدید و نوآورانه ای برای آن پیدا کنید.

تشریح :

 این تکنیک با ساده سازی مسائل پیچیده و تشویق به تفکر خلاق، می تواند به شما در یافتن راه حل هایی که قبلاً به آنها فکر نکرده اید کمک کند.
نحوه استفاده از تکنیک ماتریس بازتعریف:
موضوع یا مسئله را به طور واضح تعریف کنید: اولین قدم در استفاده از تکنیک ماتریس بازتعریف، تعریف دقیق و شفاف موضوع یا مسئله ای است که می خواهید آن را حل کنید. هرچه موضوع به طور دقیق‌تر مشخص شده باشد، استفاده از این تکنیک آسان‌تر خواهد بود.
ماتریس را رسم کنید: یک ماتریس 2 در 2 روی کاغذ یا تخته سفید رسم کنید.
موضوع یا مسئله را در مرکز ماتریس قرار دهید: موضوع یا مسئله را در مرکز ماتریس بنویسید.
چهار پرسش کلیدی را بپرسید: از خود چهار پرسش کلیدی زیر را بپرسید و پاسخ هر یک را در یکی از چهار بخش ماتریس بنویسید:
اگر موضوع یا مسئله از دیدگاه … به آن نگاه کنیم، چه چیزی تغییر می کند؟ (بخش بالا سمت چپ)
اگر موضوع یا مسئله را در … قرار دهیم، چه چیزی تغییر می کند؟ (بخش بالا سمت راست)
اگر موضوع یا مسئله را … کنیم، چه چیزی تغییر می کند؟ (بخش پایین سمت چپ)
اگر موضوع یا مسئله را … نکنیم، چه چیزی تغییر می کند؟ (بخش پایین سمت راست)
به هر بخش ماتریس به طور عمیق فکر کنید: برای هر بخش از ماتریس، زمانی را به تفکر عمیق و کاوش در ایده های جدید اختصاص دهید. از فرضیه ها نترسید و به دنبال راه حل های غیرمعمول و خلاقانه باشید.
ایده های خود را بسط دهید و با هم ترکیب کنید: از ایده های خود در هر بخش ماتریس به عنوان نقطه شروع برای ایده های جدید استفاده کنید. ایده ها را با هم ترکیب کنید و به دنبال راه حل های ترکیبی و چندوجهی باشید.
از ماتریس برای ایجاد راه حل های جدید استفاده کنید: از ماتریس به عنوان راهنمایی برای ایجاد راه حل های جدید و نوآورانه برای موضوع یا مسئله خود استفاده کنید.

کاربرد :

1. حل مسئله:
شناسایی ریشه اصلی مشکل: با پرسیدن سوالات کلیدی در ماتریس، می توانید لایه های مختلف یک مسئله را جدا کرده و به ریشه اصلی آن پی ببرید.
یافتن راه حل های جدید و نوآورانه: با تغییر چارچوب ذهنی خود و نگاه کردن به مسئله از زوایای مختلف، می توانید راه حل های خلاقانه ای پیدا کنید که قبلاً به آنها فکر نکرده اید.
ارزیابی گزینه های مختلف: با استفاده از ماتریس می توانید مزایا و معایب هر گزینه را به طور کامل بررسی کنید و بهترین راه حل را انتخاب کنید.
2. تصمیم گیری:
جمع آوری اطلاعات و ایده ها: ماتریس به شما کمک می کند تا اطلاعات و ایده های مختلف را به طور منظم و ساختاریافته جمع آوری کنید.
تجزیه و تحلیل اطلاعات: با تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در ماتریس، می توانید به درک عمیق تری از موضوع مورد نظر خود برسید.
انتخاب بهترین گزینه: با ارزیابی گزینه های مختلف در ماتریس می توانید با اطمینان بیشتری بهترین گزینه را انتخاب کنید.
3. خلاقیت:
تولید ایده های جدید: ماتریس به شما کمک می کند تا با تغییر چارچوب ذهنی خود و نگاه کردن به موضوع از زوایای مختلف، ایده های جدید و خلاقانه ای تولید کنید.
حل مسائل پیچیده: با تفکیک مسائل پیچیده به اجزای کوچکتر و ساده تر، می توانید از ماتریس برای حل آنها به طور خلاقانه استفاده کنید.
بهبود مهارت های تفکر انتقادی: ماتریس به شما کمک می کند تا به طور انتقادی در مورد موضوعات مختلف فکر کنید و ایده های خود را به طور کامل بررسی کنید.
4. ارتباطات:
ایجاد درک متقابل: با استفاده از ماتریس می توانید ایده ها و نظرات خود را به طور واضح و شفاف به دیگران ارائه دهید و درک متقابل را افزایش دهید.
حل تعارضات: با بررسی دیدگاه های مختلف در ماتریس می توانید به حل تعارضات و یافتن نقاط مشترک بین افراد کمک کنید.
تسهیل جلسات brainstorming: ماتریس می تواند به عنوان ابزاری برای تسهیل جلسات brainstorming و تشویق به مشارکت فعال همه افراد در جلسه استفاده شود.

پیشگامان و نظریه پردازان :

1-مایکل مورگان
این تکنیک توسط مایکل مورگان ایجاد شد و در سال 1993 در کتاب او با عنوان ایجاد نوآوری نیروی کار منتشر شد.
2. امانوئل کانت:
فیلسوف آلمانی (1724-1804)
تأکید بر اهمیت تغییر دیدگاه و بررسی یک موضوع از زوایای مختلف
نظریه های کانت در مورد شناخت و تجربه می تواند به درک چگونگی تأثیر چارچوب ذهنی ما بر درک ما از واقعیت کمک کند
3. جان دیویی:
فیلسوف، روانشناس و مربی آمریکایی (1859-1952)
تأکید بر اهمیت تفکر انتقادی و حل مسئله
دیویی معتقد بود که حل مسئله یک فرآیند فعال است که شامل تجزیه و تحلیل، تفکر خلاق و ارزیابی گزینه ها می شود
4. ادوارد دی بونو:
روانشناس و نویسنده انگلیسی (متولد 1933)
خالق تکنیک های تفکر خلاقانه مختلف، از جمله “تفکر شش کلاه”
دی بونو معتقد بود که تغییر چارچوب ذهنی ما می تواند به ما در یافتن راه حل های جدید و نوآورانه برای مسائل کمک کند
5. فریدریش نیچه:
فیلسوف آلمانی (1844-1900)
تأکید بر اهمیت نقد و زیر سوال بردن فرضیات
نیچه معتقد بود که دیدگاه های ما اغلب توسط باورها و تعصبات ما محدود می شود
6. گئورگ سیمل:
فیلسوف و جامعه شناس آلمانی (1858-1938)
تأکید بر اهمیت درک روابط بین اشیاء و ایده ها
سیمل معتقد بود که تغییر چارچوب ذهنی ما می تواند به ما در درک بهتر روابط پیچیده کمک کند
7. هایدگر:
فیلسوف آلمانی (1895-1976)
تأکید بر اهمیت وجود و تجربه انسانی
هایدگر معتقد بود که حل مسئله یک فرآیند وجودی است که شامل درک خود و جایگاه ما در جهان می شود
8. مایکل فوکو:
فیلسوف فرانسوی (1926-1984)
تأکید بر اهمیت قدرت و دانش در شکل دادن به واقعیت
فوکو معتقد بود که حل مسئله شامل درک چارچوب های قدرت و دانش است که واقعیت ما را شکل می دهد

منابع : 

The Reframing Matrix: A Practical Guide to Using Frames to Frame Your Thinking توسط Richard Bandler و John Grinder

Frameshifting: How to Change Your Mental Habits and Achieve Extraordinary Results توسط Chip Heath و Dan Heath

The Art of Clear Thinking: Why Flawed Logic Puts Us All at Risk and How Critical Thinking Can Save the Worldتوسط Rolf Dobelli