0
0

نظریه اقتضایی رهبری Contingency Theory of Leadership

245 بازدید

نظریه اقتضایی رهبری Contingency Theory of Leadership

ردیف واژگانی: 987

رسته واژگانی: مدیریتی

دسته بندی مرتبط : دانشنامه جامع مدیریت 

تعریف در حد یک جمله :

نظریه اقتضایی رهبری، که به تئوری رهبری فی‌در نیز معروف است، مدلی از رهبری است که توسط فرد فی‌در ارائه شده است. این تئوری بر این فرض استوار است که هیچ روش واحدی برای رهبری وجود ندارد و بهترین سبک رهبری به شرایط خاص بستگی دارد.

تشریح :

نظریه اقتضایی رهبری بیان می‌کند که هیچ سبک رهبری واحدی برای همه موقعیت‌ها وجود ندارد. به عبارت دیگر، اثربخشی یک رهبر به عوامل مختلفی از جمله ویژگی‌های رهبر، ویژگی‌های پیروان و ویژگی‌های موقعیت بستگی دارد.
عوامل کلیدی در نظریه اقتضایی رهبری:
ویژگی‌های رهبر: رهبران از نظر ساختارمحوری (تمرکز بر وظایف و ساختار) و رابطه‌محوری (تمرکز بر روابط و افراد) با یکدیگر متفاوت هستند.
ویژگی‌های پیروان: پیروان از نظر میزان بلوغ (توانایی و تمایل به پذیرفتن مسئولیت) و ساختارمحوری (نیاز به رهبری و هدایت ساختاری) با یکدیگر متفاوت هستند.
ویژگی‌های موقعیت: موقعیت‌ها از نظر میزان ساختار (وضوح وظایف و قوانین) و میزان عدم قطعیت (میزان اطلاعات موجود) با یکدیگر متفاوت هستند
بر اساس نظریه اقتضایی، سه سبک اصلی رهبری وجود دارد:
رهبر وظیفه گرا: رهبران وظیفه گرا بر انجام وظایف و رسیدن به اهداف تأکید دارند. آنها تمایل دارند ساختارمند، مستقیم و کنترل کننده باشند.
رهبر رابطه گرا: رهبران رابطه گرا بر ایجاد روابط مثبت با اعضای تیم خود تأکید دارند. آنها تمایل دارند حمایتی، مشارکتی و دلسوز باشند.
رهبر میانه: رهبران میانه ترکیبی از رهبری وظیفه گرا و رابطه گرا هستند. آنها هم بر انجام وظایف و هم بر ایجاد روابط مثبت با اعضای تیم خود تأکید دارند..
مطابق با نظریه اقتضایی، رهبران با ساختار(وظیفه)محوری بالا در موقعیت‌های زیر مؤثرتر هستند:
موقعیت‌های ساختاریافته: موقعیت‌هایی که وظایف و قوانین به وضوح تعریف شده‌اند.
موقعیت‌های دارای عدم قطعیت پایین: موقعیت‌هایی که اطلاعات زیادی در مورد وظایف و اهداف وجود دارد.
پیروان با بلوغ پایین: پیروانانی که نیاز به رهبری و هدایت ساختاری زیادی دارند.
مطابق با نظریه اقتضایی، رهبران با رابطه‌محوری بالا در موقعیت‌های زیر مؤثرتر هستند:
موقعیت‌های کم‌ساختار: موقعیت‌هایی که وظایف و قوانین به وضوح تعریف نشده‌اند.
موقعیت‌های دارای عدم قطعیت بالا: موقعیت‌هایی که اطلاعات کمی در مورد وظایف و اهداف وجود دارد.
پیروان با بلوغ بالا: پیروانانی که توانایی و تمایل به پذیرفتن مسئولیت را دارند.
مزایای نظریه اقتضایی رهبری:
این نظریه به پیچیدگی رهبری و اینکه هیچ سبک رهبری واحدی برای همه موقعیت‌ها وجود ندارد، توجه می‌کند.
این نظریه به رهبران کمک می‌کند تا سبک رهبری خود را با توجه به موقعیت خاص تنظیم کنند.
این نظریه به پیروان کمک می‌کند تا نوع رهبری که برای آنها مؤثرتر است را درک کنند.
معایب نظریه اقتضایی رهبری:
این نظریه می‌تواند پیچیده و دشوار برای درک باشد.
این نظریه همیشه به طور واضح مشخص نمی‌کند که کدام سبک رهبری در یک موقعیت خاص بهترین است.
این نظریه به اندازه کافی به نقش عوامل فردی و فرهنگی در رهبری توجه نمی‌کند.

نکات کلیدی
نظریه اقتضایی بیان می کند که هیچ روش واحدی برای رهبری وجود ندارد و بهترین سبک رهبری به شرایط خاص بستگی دارد.
تعدادی عامل وجود دارد که بر اثربخشی رهبری تأثیر می گذارد، از جمله موقعیت رهبر، ساختار وظیفه و موقعیت قدرت.
سه سبک اصلی رهبری وجود دارد: رهبر وظیفه گرا، رهبر رابطه گرا و رهبر میانه.
اثربخشی رهبری به تناسب بین سبک رهبری و شرایط بستگی دارد.
نظریه اقتضایی می تواند به رهبران در انتخاب سبک رهبری مناسب برای شرایط خاص کمک کند.

کاربرد :

مدیریت:

انتخاب سبک رهبری مناسب: مدیران می‌توانند از این نظریه برای انتخاب سبک رهبری مناسب با توجه به موقعیت خاص خود استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر مدیر یک تیم با تجربه و ماهر را رهبری می‌کند، ممکن است سبک رهبری مشارکتی را انتخاب کند. در حالی که اگر مدیر یک تیم تازه کار را رهبری می‌کند، ممکن است سبک رهبری وظیفه‌محور را انتخاب کند.
ایجاد انگیزه در کارکنان: رهبران می‌توانند از این نظریه برای درک نیازها و انگیزه‌های کارکنان خود و ایجاد انگیزه در آنها با توجه به سبک رهبری مناسب استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر کارکنانی نیاز به استقلال و آزادی عمل دارند، رهبر می‌تواند به آنها وظایف چالش‌برانگیز و اختیار تصمیم‌گیری بدهد.
حل تعارض: رهبران می‌توانند از این نظریه برای درک دیدگاه‌های مختلف در یک موقعیت تعارض و حل تعارض به روشی مؤثر استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر تعارض بین دو کارمند به دلیل تفاوت در سبک کاری آنها باشد، رهبر می‌تواند به آنها کمک کند تا نقاط قوت و ضعف یکدیگر را درک کرده و راه‌هایی برای همکاری مؤثر پیدا کنند.
آموزش:

ایجاد برنامه‌های آموزشی متناسب با نیازهای دانش‌آموزان: معلمان می‌توانند از این نظریه برای ایجاد برنامه‌های آموزشی متناسب با نیازها و سبک‌های یادگیری دانش‌آموزان خود استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر دانش‌آموزی نیاز به یادگیری ساختاریافته و هدایت‌شده دارد، معلم می‌تواند از درس‌ها و تمرین‌های مستقیم استفاده کند. در حالی که اگر دانش‌آموزی نیاز به یادگیری مستقل و اکتشافی دارد، معلم می‌تواند از پروژه‌ها و فعالیت‌های گروهی استفاده کند.
ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان: معلمان می‌توانند از این نظریه برای درک انگیزه‌های دانش‌آموزان خود و ایجاد انگیزه در آنها با توجه به سبک‌های یادگیری و نیازهای فردی آنها استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر دانش‌آموزی به موضوعی علاقه‌مند است، معلم می‌تواند به او فرصتی برای مطالعه بیشتر در مورد آن موضوع بدهد.
مدیریت کلاس درس: معلمان می‌توانند از این نظریه برای ایجاد محیط یادگیری مؤثر و مدیریت رفتار دانش‌آموزان با توجه به نیازها و سبک‌های یادگیری آنها استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر دانش‌آموزی به راحتی حواسش پرت می‌شود، معلم می‌تواند او را در مکانی آرام در کلاس درس قرار دهد.
سازمان‌های غیرانتفاعی:

جمع‌آوری کمک‌های مالی: رهبران سازمان‌های غیرانتفاعی می‌توانند از این نظریه برای درک انگیزه‌های اهداکنندگان و جمع‌آوری کمک‌های مالی به روشی مؤثر استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر اهداکننده‌ای به دنبال ایجاد تغییر در جامعه باشد، رهبر می‌تواند سازمان خود را به گونه‌ای معرفی کند که تأثیر آن بر جامعه را نشان دهد.
جذب و حفظ داوطلبان: رهبران سازمان‌های غیرانتفاعی می‌توانند از این نظریه برای درک انگیزه‌های داوطلبان و جذب و حفظ آنها با توجه به نیازها و علایق آنها استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر داوطلبی به دنبال یادگیری مهارت‌های جدید باشد، رهبر می‌تواند فرصتی برای آموزش او فراهم کند.
مدیریت پروژه‌ها: رهبران سازمان‌های غیرانتفاعی می‌توانند از این نظریه برای انتخاب سبک رهبری مناسب برای هر پروژه و مدیریت مؤثر پروژه با توجه به نیازها و ذینفعان آن استفاده کنند.
موارد دیگر:

سیاست: سیاستمداران می‌توانند از این نظریه برای درک نیازها و انگیزه‌های رأی‌دهندگان و ایجاد انگیزه در آنها با توجه به سبک‌های رهبری و نیازهای فردی آنها استفاده کنند.
خانواده: والدین می‌توانند از این نظریه برای درک نیازها و سبک‌های یادگیری فرزندان خود و تربیت آنها به روشی مؤثر استفاده کنند.
روابط شخصی: افراد می‌توانند از این نظریه برای درک نیازها و سبک‌های ارتباطی یکدیگر و برقراری ارتباط مؤثرتر با یکدیگر استفاده کنند.

پیشگامان و نظریه پردازان : 

رابرت جاکوب کتلر (Robert Jacob Katz): کتلر در سال 1955 مدلی را ارائه کرد که در آن دو نوع رهبر را از نظر ساختارمحوری و رابطه‌محوری طبقه‌بندی کرد. او معتقد بود که رهبران با ساختارمحوری بالا در موقعیت‌های ساختاریافته و رهبران با رابطه‌محوری بالا در موقعیت‌های کم‌ساختار مؤثرتر هستند.
فرد فی‌در (Fred Fiedler): فی‌در در سال 1967 مدل Least Preferred Coworker (LPC) را ارائه کرد. این مدل بر اساس این ایده است که رهبران بر اساس نحوه توصیف همکار کم‌ارزش خود به دو دسته ساختارمحور و رابطه‌محوری تقسیم می‌شوند. فی‌در معتقد بود که رهبران با ساختارمحوری بالا در موقعیت‌های با ساختار بالا و پایین و رهبران با رابطه‌محوری بالا در موقعیت‌های با ساختار متوسط ​​مؤثرتر هستند.
رابرت هاوس (Robert House): هاوس در سال 1971 مدل Path-Goal Theory را ارائه کرد. این مدل بر اساس این ایده است که رهبران با ارائه مسیر و روشن کردن اهداف به پیروان خود، آنها را به سمت رسیدن به اهدافشان هدایت می‌کنند. هاوس معتقد بود که رهبران با ساختارمحوری بالا در موقعیت‌های دارای عدم قطعیت بالا و رهبران با رابطه‌محوری بالا در موقعیت‌های دارای عدم قطعیت پایین مؤثرتر هستند.
ویکتور وروم و فیلیپ یت‌تون (Victor Vroom & Philip Yetton): وروم و یت‌تون در سال 1973 مدل Vroom-Yetton Leadership Decision Model را ارائه کرد. این مدل به رهبران کمک می‌کند تا نوع تصمیم‌گیری مناسب را با توجه به میزان ساختار موقعیت، میزان پذیرش ریسک پیروان و کیفیت اطلاعات موجود انتخاب کنند.
مشارکت‌های دیگر:

استیو بلیک و موریک هاوتورن (Steve Blake & M. Maurice Hawthorne): بلیک و هاوتورن در سال 1959 مدلی را ارائه کردند که در آن نه سبک رهبری را بر اساس دو بعد ساختارمحوری و رابطه‌محوری طبقه‌بندی کردند.
رابرت تانن‌باوم و وارن شِپارد (Robert Tannenbaum & Warren H. Shepherd): تانن‌باوم و شپرد در سال 1973 مدلی را ارائه کردند که در آن سبک‌های مختلف رهبری را بر روی یک پیوستار قرار دادند.

منابع : 

The Contingency Model of Leadership توسط Robert J. Katz (1957)
Theory of Leadership توسط Fred E. Fiedler (1967)
Path-Goal Theory of Leadership توسط Robert House (1971)
Leadership and Decision Making توسط Victor Vroom و Philip Yetton (1973)
The Leadership Challengeتوسط James M. Kouzes و Barry Posner (1987)
Situational Leadership توسط Paul Hersey و Kenneth Blanchard (1977)
Leaders Like Us توسط Daniel Goleman (2000)
The 7 Habits of Highly Effective Peopleتوسط Stephen R. Covey (1989)
Difficult Conversations: How to Discuss What Matters Most توسط Douglas Stone، Bruce Patton و Sheila Heen (1999)
Crucial Conversations: Tools for Talking When Stakes Are High توسط Kerry Patterson، Joseph Grenny، Ron McMillan و Al Switzler (2002)

 

آیا این مطلب را می پسندید؟
اشتراک گذاری:

نظرات

0 نظر در مورد نظریه اقتضایی رهبری Contingency Theory of Leadership

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.