0
0

نظریه سلسله مراتب سازمانی Organizational Hierarchy Theory

446 بازدید

نظریه سلسله مراتب سازمانی Organizational Hierarchy Theory

ردیف واژگانی: 981

رسته واژگانی: مدیریتی

دسته بندی مرتبط : دانشنامه جامع مدیریت 

تعریف در حد یک جمله :

نظریه سلسله مراتب سازمانی (Organizational Hierarchy Theory) به ساختار سازمانی اشاره دارد که در آن قدرت و اختیار از بالا به پایین سازمان منتقل می‌شود.

تشریح :

در لایه های عمودی رده های پرسنل(Vertical layers of ranks of personnel) یک سازمان، هر لایه تابع لایه ارشد خود است. در سلسله مراتب سازمانی، مراتب معمولا براساس اهمیت فعل، قدرت و دسترسی رتبه بندی میشود. بطور کلی این لایه ها به پنج قسمت تقسیم می‌شوند:
1-مدیر عامل/اعضای هیئت مدیره
2-مدیران ارشد
3-مدیران میانی
4-مدیران عملیاتی
5-سایر کارکنان

مدیران در سلسله مراتب سازمان دارای سه سطح مختلف هستند:
1-مدیریت ارشد
2-مدیریت میانی
3-مدیریت عملیاتی

این سلسله مراتب  اغلب در قالب یک نمودار  یا چارت سازمانی نشان داده میشود.سلسله مراتب گسترده نمونه ای از بروکراسی (Bureaucracy) است، اما در اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21، لایه های موقعیت های سلسله مراتبی در سازمان های بزرگ ایجاد شدند که اغلب به عنوان بخشی از تمرین های کوچک سازی(Downsizing exercieses) کاهش یافته است اینها منجر به سلسله مراتب مسطح و کم عمق یا از بین رفتن سازمان های منعطف و مسطح می‌شود که در آن توانمندی و استقلال کارکنان اهمیت بالایی دارد، در سلسله مراتب مدیریتی هیچ نقش مدیریتی، مهم‌تر یا کم اهمیت تر وجود ندارد.

کاربرد :

برخی از رایج‌ترین کاربردهای این نظریه عبارتند از:

1. سازمان‌های دولتی:

ساختارهای سلسله مراتبی در سازمان‌های دولتی رایج هستند زیرا این ساختارها نظم، ثبات و پاسخگویی را ترویج می‌کنند که برای ارائه خدمات عمومی ضروری است.
به عنوان مثال، یک وزارتخانه دولتی ممکن است از سطوح مختلفی از جمله معاونان وزیر، مدیران کل، روسای دفاتر و کارکنان خط مقدم تشکیل شده باشد.
2. سازمان‌های بزرگ:

شرکت‌های بزرگ و چند ملیتی نیز اغلب از ساختارهای سلسله مراتبی برای مدیریت عملیات پیچیده و نیروی کار گسترده خود استفاده می‌کنند.
این ساختارها می‌توانند به تفویض اختیار، هماهنگی وظایف و حفظ کنترل بر فرآیندهای تصمیم‌گیری کمک کنند.
به عنوان مثال، یک شرکت چند ملیتی ممکن است دارای سطوح مختلف مدیریتی در سطح شرکت، منطقه‌ای و ملی باشد.
3. سازمان‌های دارای ساختارهای سنتی:

در برخی از صنایع، مانند امور مالی یا حقوقی، ساختارهای سلسله مراتبی به عنوان هنجار در نظر گرفته می‌شوند و به حفظ سلسله مراتب و تخصص در این زمینه‌ها کمک می‌کنند.
به عنوان مثال، یک شرکت حقوقی ممکن است از سطوح مختلفی از جمله شرکا، وکلای ارشد، وکلای میانی و کارآموزان حقوقی تشکیل شده باشد.
4. سازمان‌هایی که نیاز به اطاعت و نظم دارند:

در مواردی که ایمنی یا امنیت از اهمیت بالایی برخوردار است، مانند ارتش یا آتش‌نشانی، ساختارهای سلسله مراتبی می‌توانند به اطمینان از اطاعت از دستورات و حفظ نظم در شرایط چالش‌برانگیز کمک کنند.
این ساختارها می‌توانند به انتقال سریع و کارآمد اطلاعات و هماهنگی اقدامات در مواقع اضطراری کمک کنند.
5. سازمان‌هایی که در حال رشد هستند:

در حالی که برخی ممکن است تصور کنند که ساختارهای سلسله مراتبی فقط برای سازمان‌های بزرگ مناسب هستند، این ساختارها می‌توانند برای سازمان‌های در حال رشد نیز مفید باشند.
زیرا این ساختارها می‌توانند چارچوبی برای رشد و توسعه ارائه دهند و به سازمان در حفظ انسجام در طول دوره‌های تغییرات سریع کمک کنند.

پیشگامان و نظریه پردازان : 

ماکس وبر(Max weber)

منابع : 

کتاب مبانی سازمان و مدیریت / دکتر علی رضاییان
“The Hierarchy of Organizations: Communicating and Managing in a Hierarchical Organizational Structure” / Eugene McKenna

 

آیا این مطلب را می پسندید؟
اشتراک گذاری:

نظرات

0 نظر در مورد نظریه سلسله مراتب سازمانی Organizational Hierarchy Theory

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.